دل من هرزه نـبـود ... دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو ! دل من عادت داشـت ، که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...دل من ساکن دیوار و دری ،که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود...دل من گوشه یک باغـچه بـود...که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1